سخنان كارل راجرز

چگونه این پیشامد رخ می‌دهد كه هر اندازه بیشتر در خویشتن به عنوان موجودی ویژه و بی‌همتا فرو رفته و در پی هویت خویش می‌رویم، بیشتر كل انسان را در خود می‌یابیم؟((كارل راجرز))

این تجربه هاست كه باید بارها و بارها به آن بازگردم تا به نزدیكی بیشتری از حقیقت دست یابم. تنها به این ترتیب است كه آن حقیقت، بخشی از وجود من می‌شود.((كارل راجرز))

نه ایده‌های كسان دیگر و نه حتی هیچ یك از ایده‌های خود من، درست تر از تجربه هایم نیستند.((كارل راجرز))

برای من هیچ چیز با ارزش‌تر از تجربه نیست. ابزار سنجش درستی هر چیز برای من، تجربه ی شخصی خود من است.((كارل راجرز))

در ابتدای كارم این سوال را از خود می پرسیدم كه: «چگونه می توانم این فرد را درمان كنم یا تغییر دهم؟» اكنون این سوال را بدین صورت تغییر داده ا م كه: «چگونه می توانم رابطه ای با این فرد برقرار كنم كه او بتواند از این رابطه برای رشد شخصی خودش استفاده كند؟»((كارل راجرز))

تجربه برای من بالاترین اولویت را دارد. ملاك درستی و منزلت هر چیز، تجربه ی خود من است؛ نظر افراد دیگر و حتی ایده های خودم نیز به اندازه ی تجربیاتم اعتبار ندارند.((كارل راجرز))

من رفته رفته به یك نتیجه گیری بدبینانه و منفی درباره ی «زندگی خوب» رسیده ام. به نظر می آید كه زندگی خوب شكل ثابتی ندارد، بلكه یك فرایند است؛ یك جهت است نه یك هدف.((كارل راجرز))

برای كسی كه كاملاً در برابر تجربه های جدید راحت (باز) است و حالت تدافعی نمی گیرد، هر لحظه، می تواند سرشار از تازگی باشد.((كارل راجرز))

جوهر و ذات خلاقیت، تازگی و نو بودن آن است و در نتیجه، ما استانداردی برای قضاوت درباره ی آن نداریم.((كارل راجرز))

تنها انسان فرهیخته كسی است كه آموخته باشد چگونه یاد بگیرد و تغییر كند.((كارل راجرز))

وقتی به دنیا نگاه می كنم، بدبینم، اما وقتی به مردم نگاه می كنم، خوشبین هستم.((كارل راجرز))